برادرای ناتنی من پارت: ۵ بالاخرهههههه گذاشتمششش:>
بعد چند مین زنگ تفریح تموم شد و به سمت کلاس حرکت کردم و یکم بعد معلم هم وارد کلاس شد رفتم پیش معلم...
+ استاد میشه جای منو عوض کنید
معلم: بله....بچه ها کی میخواد جاشو با ا.ت عوض کنه
ی دختره: من استاد
من رفتم جای اون نشستم اونم جای من
خلاصه بعد از چند ساعت درس خوندن دیگه زنگ تفریح دووم هم به صدا در اومد
از کلاس خارج شدم و رفتم میل غذا خوردن نداشتم واسه همین رفتم تو حیاط
کمی قدم زدم رو صندلی نشستم که دیدیم یه دختری از کلاس خودمون داریم به طرفم میاد....
یونا: سلام خوبی؟ ا.ت بودی دیگه اره؟
+ سلام خوبم تو چطوری؟
آره ا.تم
یونا: امم..ا.ت میشه باهم دوست شیم
+(ا.ت توذهنش: به نظر دختر خوبی میومد)
+ حتما بیا دوست شیم
یونا:^__^
(علامت یونا&)
خلاصه بعد ۲۰ مین زنگ تفریح به کلاس رفتیم
(و یونا و همون دختره که رفت پیش کای نشست کنار هم بودن و الان یونا و ا.ت کنار هم میشینن)
بعد ۲ ،۳ ساعت زنگ خورد
وسایلامون و جمع کردیم و از کلاس بیرون رفتیم
& ا.ت خونتون کجاس میای باهم بریم
+ خونه ما دوره به خواطر همین برادرم میاد دنبالم
& ای بابا باشه...پس خدافظ
+ داداشم اومد. اگه میخوای برسونیمت
& نه بابا خونمون تو همین کوچه هست(اشاره به کوچهی کنار مدرسه)
+ چقد نزدیک. پس باشه من میرم داداشم منتظرمه
& باش فردا میبینمت خدافظ
+ باش...خدافظ
و سوار ماشین شدم
+ سلام ته ته چطوری؟
ته: سلام ا.ت خوبم تو چطوری
اولین روز مدرسه چطور بود؟
+ خیلی خوب بود با یه دختری به اسم یونا دوست شدم:)
ته: آفرین....چه خوب
^__^ +
و به سمت خونه راه افتادیم
بعد ۱۵ مین رسیدیم...
پیاده سدم و زنگ خونرو زدم
دینگ دینگ دینگ
جین: کیه؟
+ منم
جین: منم کیه؟
+ ای بابا...جین منم دیگه ا.ت
جین: عه ا.ت تویی بیا تو
......
+ سلامممممم بچه هاااا
همه بجز یونگی از اتاقشون بیرون اومدن
کوک: سلام ا.ت
نامی: سلام ا.تی
هوپی: سلاممم ا.ت اولین روز مدرسه خوب بود؟
+ سلام به همه....
موچی: عه سلام ا.ت
+ سلام....آره خیلی خوب بود حتی یه دوست هم پیدا کردم:>
هوپی: چقد خوب
نامی: ا.ت بیا یکم غذا بخور از مدرسه اومد ضعف کردی
+ وای آره خیلی گشنمه
و با سرعت به سمت میز غذاخوری رفتم...
+ اخ جون دوکبوکیییی
و شروع کردم به خوردن
+ راستی.....
خب اینم از این پارت
شرطا برتی پارت بعد
لایک: 18
کامنت: ۱۵
فالو: ۹۱
دوستون دارم خدافسسسس
💜Jin 🐹
🖤Suga 🐱
🤎 J_hope 🐿
💙Namjon 🐨
💛Jimin 🐥
🧡Teh_V 🐯
🤍Jongkok 🐰
💜🐋ARMYYYYY🐋💜
+ استاد میشه جای منو عوض کنید
معلم: بله....بچه ها کی میخواد جاشو با ا.ت عوض کنه
ی دختره: من استاد
من رفتم جای اون نشستم اونم جای من
خلاصه بعد از چند ساعت درس خوندن دیگه زنگ تفریح دووم هم به صدا در اومد
از کلاس خارج شدم و رفتم میل غذا خوردن نداشتم واسه همین رفتم تو حیاط
کمی قدم زدم رو صندلی نشستم که دیدیم یه دختری از کلاس خودمون داریم به طرفم میاد....
یونا: سلام خوبی؟ ا.ت بودی دیگه اره؟
+ سلام خوبم تو چطوری؟
آره ا.تم
یونا: امم..ا.ت میشه باهم دوست شیم
+(ا.ت توذهنش: به نظر دختر خوبی میومد)
+ حتما بیا دوست شیم
یونا:^__^
(علامت یونا&)
خلاصه بعد ۲۰ مین زنگ تفریح به کلاس رفتیم
(و یونا و همون دختره که رفت پیش کای نشست کنار هم بودن و الان یونا و ا.ت کنار هم میشینن)
بعد ۲ ،۳ ساعت زنگ خورد
وسایلامون و جمع کردیم و از کلاس بیرون رفتیم
& ا.ت خونتون کجاس میای باهم بریم
+ خونه ما دوره به خواطر همین برادرم میاد دنبالم
& ای بابا باشه...پس خدافظ
+ داداشم اومد. اگه میخوای برسونیمت
& نه بابا خونمون تو همین کوچه هست(اشاره به کوچهی کنار مدرسه)
+ چقد نزدیک. پس باشه من میرم داداشم منتظرمه
& باش فردا میبینمت خدافظ
+ باش...خدافظ
و سوار ماشین شدم
+ سلام ته ته چطوری؟
ته: سلام ا.ت خوبم تو چطوری
اولین روز مدرسه چطور بود؟
+ خیلی خوب بود با یه دختری به اسم یونا دوست شدم:)
ته: آفرین....چه خوب
^__^ +
و به سمت خونه راه افتادیم
بعد ۱۵ مین رسیدیم...
پیاده سدم و زنگ خونرو زدم
دینگ دینگ دینگ
جین: کیه؟
+ منم
جین: منم کیه؟
+ ای بابا...جین منم دیگه ا.ت
جین: عه ا.ت تویی بیا تو
......
+ سلامممممم بچه هاااا
همه بجز یونگی از اتاقشون بیرون اومدن
کوک: سلام ا.ت
نامی: سلام ا.تی
هوپی: سلاممم ا.ت اولین روز مدرسه خوب بود؟
+ سلام به همه....
موچی: عه سلام ا.ت
+ سلام....آره خیلی خوب بود حتی یه دوست هم پیدا کردم:>
هوپی: چقد خوب
نامی: ا.ت بیا یکم غذا بخور از مدرسه اومد ضعف کردی
+ وای آره خیلی گشنمه
و با سرعت به سمت میز غذاخوری رفتم...
+ اخ جون دوکبوکیییی
و شروع کردم به خوردن
+ راستی.....
خب اینم از این پارت
شرطا برتی پارت بعد
لایک: 18
کامنت: ۱۵
فالو: ۹۱
دوستون دارم خدافسسسس
💜Jin 🐹
🖤Suga 🐱
🤎 J_hope 🐿
💙Namjon 🐨
💛Jimin 🐥
🧡Teh_V 🐯
🤍Jongkok 🐰
💜🐋ARMYYYYY🐋💜
- ۱۵.۰k
- ۰۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط